گیاهخواری در اسلام
در اسلام همیشه حق انتخاب برای گیاهخواری وجود داشته است.بسیاری از پیروان طریقت های متصوفین و عرفا گیاهخوار بوده اند.صوفی بزرگی از بصره اولین گیاهخوار مسلمان بوده است و شیخ ابومحیدین یک گیاهخوار مشهور مسلمان بود.امروزه مسلمانان بسیاری در کشورهای مختلف گیاهخوار میشوند.
گاهی ما واکنش های خصمانه و منفی یا ناباورانه ای را از جانب سایر مسلمانانی دریافت میکنیم و میگویند شما نمیتوانید چیزی را که خدا حلال کرده حرام کنید این یک گناه است.در قوانین اسلامی مقولات بیشتری نسبت به مقولات صرفا اجباری و حرام وجود دارد.تفاوت های ریز مختلفی بین مطلوب و نامطلوب وجود دارد و در میانه آنها خنثی وجود دارد.انتخاب اینکه کدام غذای حلال را بخوریم یک انتخاب خنثی است آن هیچ بار و مسئولیت مستقیمی بر آنچه که ممنوع یا اجباری است ندارد.گوشت حرام نیست اما میتوان آنرا نخورد.
برخی سعی میکنند شما را متقاعد کنند با گفتن اینکه پیامبر (ص)گوشت میخورده بنابراین شما هم باید بخورید.ما همه میدانیم که باید سعی کنیم سنت پیامبر را تقلید کنیم .پیامبر اینرا به رسمیت شناخته است که هر فرد به لحاظ فردی دارای اختیار در رابطه با خودش است.
برخی مسلمانان به نظر میرسد که بر این باورند که خوردن گوشت رکن ششم اسلام یا همچین چیزی است.اما هیچ دلیلی برای چنین تفکری وجود ندارد.یکی از رهنمودهای کلی در مورد مواد غذایی که پیامبر داد این بود بخورید چیزی که حلال است و چیزی که برای شما دلپذیر است و این رهنمود میگوید که هر فرد میتواند از درون طیف وسیع غذاهای حلال چیزی را که برایش مناسب است انتخاب کند.اگر مردم میخواهند که از شیوه پیامبر در مورد غذا خوردن پیروی کنند شامل این است پیامبر چیزی را که دوست داشت میخورد چیزی را که دوست نداشت کنار میگذاشت که همه ی ما گیاهخواران اینکار را انجام میدهیم.اون هرگز کسی را به خوردن چیزی که دوست نداشت مجبور نمیکرد.
قبیله ای بادیه نشینی بود که در آن مرسوم بود سوسمار بخورند ولی پیامبر هرگز آنها را از این کار بازنداشت اما خود پیامبر هیچگاه سوسمار نمیخورد.این نشان میدهد که فقط به علت اینکه برخی چیزها حلال است شما مجبور نیستید آنرا بخورید .قانون اسلام در این مورد کاملا بی طرف است این فقط یک موضوع شخصی برای هر فرد است که میتواند در مورد آن تصمیم بگیرد.علاوه بر این قرآن فقط نمیگوید گوشت بخورید بلکه میگوید بخورید آنچه که خوب و پاکیزه و بی خطر است و همچنین چیزی که حلال است.بنابراین اگر غذایی پاک نباشد قرآن ما را به خوردن آن تشویق نمیکند با توجه به بیماری هایی که مرتبط با گوشت خوردن است مانند(سخت شدن شریانها که موجب نارسایی گردش خون و سکته مغزی میشود.علاوه بر آن دیگر بیماری هایی مانند عفونت باکتریایی,نقرس و غیره)هورمون ها و آنتی بیوتیک هایی که وارد غذای حیوانات میشوند برای بدن ما مضر هستند.شرایط نامناسب تغذیه و کشتارگاه و خطر آلودگی گوشت وجود دارد.من فقط میتوانم نتیجه بگیرم که گوشت نمیتواند از آزمون پاک بودن(طیب بودن)در این شرایط عبور کند.
در دین اسلام نیز مانند سایر ادیان الهی,تاکید زیادی بر نوع تغذیه به خصوص تغذیه طبیعی و سالم شده است.در زیر به نمونه هایی از آن اشاره خواهیم داشت.اجازه بدهید اول با این جمله زیبا از مولای متقیان حضرت علی(ع)شروع کنیم که میفرمایند:
((شکم خود را قبرستان حیوانات نکنید))
اگر گوشتخواری برای انسان مفید است چرا بسیاری از بزرگان از آن منع کرده و یا به استفاده خیلی کم آن سفارش کرده اند.
روزی حضرت علی از محلی عبور میکردند.قصابی به ایشان گفتند: (یا علی گوشت تازه دارم نمی بری؟)حضرت فرمودند: (در حال حاضر پول برای خرید گوشت ندارم)قصاب گفت: (گوشت را ببرید هر وقت پول داشتید آنرا بپردازید)
حضرت فرمودند: (نه هر وقت پول داشتم گوشت میخرم)
اگر گوشت واقعا مفید و ضروری بود مسلماحضرت علی(ع)گوشت را تهیه میکردند چرا که میدانستند که نخوردن باعث ضعفش میشود و در این صورت به بدن خود ظلم کرده اند.این در حالی است که اغلب غذای ایشان نان جو,نمک,خرما و شیر بود.گذشته از برخی مسائل معنوی این غذاهای به ظاهر ساده قدرت و انرژی بدنی و روحی زیادی به ایشان میدادند.ایشان در عین حال ساده زندگی میکردند در نهج البلاغه نیز به این موضوعات اشاره شده و در خطبه چهارم نهج البلاغه میفرمایند:برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام(ص)را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد.چه این که دنیا از هر سو بر پیامبر(ص)با داشته و برای غیر او گسترانده شد.
در ادیان مختلف دیگری هم گیاه خواری وجود دارد که میتوانید آنرا در مقاله ی دیگر ما مطالعه فرمایید.